«قیمت من پنجاه گوسپند بود» به یکی از حقایق تاریک زنده گی دختران- به ویژه در دهات-  نور می اندازد. واکنش ها در مورد این مستند تازه متفاوت بوده اند. شماری به این باور اند که این فلم می کوشد زنده گی همه دختران افغانستانی را از روی چند تن به تصویر بکشد. اما دیگران می گویند که وقت آن رسیده است که پرده انداختن روی عیب های اجتماعی خود را بس کرده و در پی راه های حل باشیم.

این فلم که کار تازۀ مستندساز مشهور نیما سروستانی است، به کمک تلویزیون سویدن ساخته شده است. «قیمت من پنجاه گوسپند بود» تا کنون در چندین کشور و در جشنواره های متفاوت پخش شده است و جایزۀ بهترین فلم سال را در جشنوارۀ گتنبرگ از خود کرده است. فلم روایت زنده گی دخترانی است که در خوردسالی در عوض چند هزار دالر،  یک قطعه زمین، یا 50 گوسپند به مردان کهن سال فروخته می شوند. کارگردان با استفاده از روایت یک خانواده، روایت هم سان صد ها خانوادۀ دیگر را به تصویر می کشد.

شخصیت اصلی فلم، صابرۀ شانزده ساله است که در ده ساله گی به مردی 50 ساله در عوض 50 گوسپند  فروخته شده بود. این مرد که دو زن پیشین خود را به قتل رسانده بود، بالای صابره هم ستم های زیادی روا داشت تا این که او از خانه فرار کرده و به خانۀ امن زنان پناه برد. فلم دو سال از زنده گی صابره و خانواده اش را در یک جامعۀ سنتی و مردانه نشان می دهد و از زنده گی زنانی می گوید که با سنت ها مبارزه می کنند و برای تغییر در تلاش اند.

گزارش ها نشان می دهند که دختران زیادی مجبور به عروسی کردن در خوردسالی می شوند. این یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی است. فعالان حقوق بشر و حقوق زن در این مورد ابراز نگرانی کرده و در تلاشند گام های هر چند کوچکی در این مورد بردارند. فغالان حقوق زن به این باور اند که بلند بردن سطح آگاهی های زنان از نخستین کارهایی است که در حل کردن این مشکلات اجتماعی کمک می کند. این که بیشتر زنان با خاموشی همه چیز را تحمل می کنند بنا بر بی خبری اجتماعی شان است.  زنده گی مادران و مادر بزرگان شان هیچ تفاوتی با زنده گی امروز آن ها نداشته است. برای همین آن ها فکر می کنند این روال طبیعی جامعه و جز سرنوشت است.

زنان بی خبر نگاه داشته شده اند تا خاموش باشند. وقت آن است که این خاموشی را بشکنیم. داستان صابره خیلی زنان دیگر در خانۀ امن را تشویق کرده است تا صدای خود را بلند کنند و زنان را از حقوق شان با خبر کرده و تشویق به فعال بودن اجماعی و سیاسی کنند.  این زنان آماده استند تا جامعه را تغییر بدهند. تلاش و مبارزۀ شان به آینده امیدوارم می کند.