اگر تصور کنی تنها یک ماه از زندهگیت مانده، دست از تنبلی برداشته به دنبال رویاهایت می‌روی. می خواهی هدف‌هایت را برآورده کنی. می خواهی به جاهایی که نرفته ای، بروی و چیزهایی که نیاموخته ای، بیاموزی و کارهایی که نکرده ای، بکنی. این سوژۀ همسانی در خیلی فلم ها، سریال ها و کتاب ها است. جالب این است که اگر چنین فکر کنی، دیدت نسبت به زنده‌گی کاملن تغییر می کند. در امروز، در همین لحظه، زندهگی می‌کنی. میبینی زندهگی چقدر هیجان انگیز است. می‌بینی هر لحظه چه قدر مهم است. می‌خواهی هر روز بیشتر بیاموزی، بیشتر بخوانی، به جاهای بیشتری بروی، به مردمان بیشتری کمک کنی، بیشتر لبخند بزنی.

 وجودت سراپا انرژی می‌شود. چشمهایت جلایش می‌یابند. می‌دانی که امروز، روز تو است.